امروز که این و مینویسم به طرز عجیبی آدم دیگه ای شدم

و این و با تک تک سلول های وجودم حس میکنم .

من هیچ شباهتی به آدم ده سال پیش ندارم و حتی تصور نمیکردم روزی اینطوری باشم

نمیدونم همه آدمها اینطورن یا من فقط همچین حسی دارم

اما احساس میکنم کارایی از من بر میاد که از هر کسی برنمیاد

یا شاید حتی فکرشم نتونه بکنه

اما من همین الان  میتونم یه قاتل زنجیره ای باشم

یا یه سارق مسلح

یا یه آدم بدجنس و بد طینت .

تنها دلیلی که هنوز هیچ کدوم اینا نیستم اینه که میخام انسان شریفی باشم .

یه جورایی  دارم مقاومت میکنم . 

و این یعنی خوب بودنم انتخابمه نه ذاتم !!

از خودم میترسم از فکرایی که گاها به سرم میزنه

مث کشیدن نقشه  انتقام .

انتقام هایی که هیچ کس فکرشم نمیکنه ممکنه به ذهنم خطور کنه

اما میکنه .

کسی هست که مث من باشه؟

آیا من دارم تبدیل به چیزی میشم که نیستم؟

از ده سال اینده میترسم میترسم زندگی تبدیلم کنه به چیزی که ازش میترسم

میترسم بیشتر ازین نتونم مقاومت کنم .




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ساعت شنی یک عدد در راه قضاوت عکس های خفن هر چی بخوای پیاده رو ... وبلاگ OceanCraft جملات عاشقانه کوتاه,متن های عاشقانه زیبا اصولگرا خرید آنلاین بلیط هواپیما www.haniteb.ir